از نبودنای طولانیش که خسته شدم میخواستم برم براش بنویسم
از نبودنای طولانیش که خسته شدم میخواستم برم براش بنویسم: هرموقع بهت نیاز دارم نیستی ..!
و بدیش اینه که نمیتونم ازت توقع داشته باشم که باشی!
سختتر از این که آدم میدونه قرار نیست باشی وقتی اذیته، اینه که بدونه حق نداره بودنتو بخواد...
راستش الان که دیگه قرار نیست صاحب آغوش و قلبت باشم دارم از ته ته وجودم غصه میخورم که نکنه یکی بیاد توی زندگیت و صاحبشون بشه؛ حتی فکر این که یه نفر دیگه بخواد گرمای آغوشتو حس کنه نفسم میگیره:)!
و بدیش اینه که نمیتونم ازت توقع داشته باشم که باشی!
سختتر از این که آدم میدونه قرار نیست باشی وقتی اذیته، اینه که بدونه حق نداره بودنتو بخواد...
راستش الان که دیگه قرار نیست صاحب آغوش و قلبت باشم دارم از ته ته وجودم غصه میخورم که نکنه یکی بیاد توی زندگیت و صاحبشون بشه؛ حتی فکر این که یه نفر دیگه بخواد گرمای آغوشتو حس کنه نفسم میگیره:)!
- ۱۶.۸k
- ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط