آماده شهادت
آماده #شهادت
مدام میگفت: «کاری بکنید که برای شهادت پذیرفته شوید.» همیشه شبها برای نماز شب بیدار میشد. دلم میخواست او را در حال عبادت ببینم. بالاخره خدا توفیق داد و من نیز برای نماز بیدار شدم.
او را دیدم که پتویی به همراه خود دارد و به طرف درهای که در پشت چادرهای ما قرار داشت، میرود. آنجا حفرهای مانند قبر را برای خود کنده بود و در آن سرمای زمستان هر شب در آنجا با خدا مناجات میکرد. آن شب من دل به راز و نیازهایش سپردم و در گوشهای اشکریزان به حال او غبطه خوردم.
#شهید_جاوید_الاثر_حمزه_علی_احسانی
#بسیج #بسیجی #رزمندگان
مدام میگفت: «کاری بکنید که برای شهادت پذیرفته شوید.» همیشه شبها برای نماز شب بیدار میشد. دلم میخواست او را در حال عبادت ببینم. بالاخره خدا توفیق داد و من نیز برای نماز بیدار شدم.
او را دیدم که پتویی به همراه خود دارد و به طرف درهای که در پشت چادرهای ما قرار داشت، میرود. آنجا حفرهای مانند قبر را برای خود کنده بود و در آن سرمای زمستان هر شب در آنجا با خدا مناجات میکرد. آن شب من دل به راز و نیازهایش سپردم و در گوشهای اشکریزان به حال او غبطه خوردم.
#شهید_جاوید_الاثر_حمزه_علی_احسانی
#بسیج #بسیجی #رزمندگان
۱۹۴
۰۵ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.