ازنامههایمنبرایتو

ازنامه‌هایِ‌من‌برایِ‌تو ..
آن لحظه که شعله‌ی گاز را کم میکنی
تا آبِ کتری جوش بیاید،
آن لحظه که چایت را مینوشی و بعد
آخرین صفحه از کافکا در کرانه را بھ
پایان میرسانی،
آنجا که خوابت نمی‌برد
و مثل همیشه به نوشتن پناه می‌آوری،
درست آن لحظه که
هیچ کاری برای انجام دادن نداری،
کلمه‌ای برایم بنویس و به سمت من
روانه کن ..
شاید اندوهِ لطیفِ روزگارِ مرا
بشورد، این بی حوصلگی‌های
روزگارِ تو ..
دیدگاه ها (۰)

آدما وقتی یکیو دوست دارن، هی سعی می کنن اون فرد رو ببخشن، اش...

•〔🎶♥️〕﮼برای‌بوسیدن‌آفتاب‌تا‌میتوانی﮼روی‌نوکِ‌پنجه‌ی‌پاهایت‌ب...

💚می رسد نان شب ما از نوای فاطمهآمدیم اصلاً در این دنیا برای ...

💚مخلوط شده جان و تنت با ایمانای مظهــــر تصویر خدا در انسانت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط