خواب دیدم ما را

خواب دیدم ما را ،
بُریدند و به کارخانه‌ی چوب بری بردند !
آن که عاشق بود پنجره شد ،
آن که بی رحم، چوبه‌ی دار ،
از من اما دری ساختند برای گذشتن ...!

👤 پل الوآر
📸 آرش نوچیان
دیدگاه ها (۱)

🌺 🍂 🍃 🍂 🌺 🍂 ✨ 🍂 🍃 🌺 🍃 🍂 ✨ به یک زن احترام بگذارید، چون:میتو...

🌹 یکی تو میگویییکی اویکی تو میگویییکی اوو آنقدر این داستان ا...

بهترین درسهارادر زمان سختی آموختمودانستم صبور بودن یک ایمان ...

و پاییز، میان شاخه‌های خرمالو جامانده بود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط