ــــــــــ🍃🌸🌷🌸🍃ــــــــــ.
ــــــــــ🍃🌸🌷🌸🍃ــــــــــ.
به تمامِ #عاشقانههایی که
در برف جا ماندهاند...،
سلامِ مرا برسان..
و برایشان
قصۀ #بابانوئلی را لالایی بگو که
سورتمهاش پشتِ چراغ قرمزِ یک آغوش
بوقِ اشغال میخورد..
تا
من بمانم و
#حسرتِ عاشقانههای کادوپیچ شده.. و
این آرزو که ای کاش
برفِ این زمستان هم آجر باشد..
وقتی
جیب پالتوام
از #تنورِ دستهای تو گرم نمیشود..
من یادم نرفته است
هنوز #دختری در من هست که
لالاییهایش
ریش سفیدیِ هیچ خوابی را
پشت خیسیِ #چشمهای خودش نمیکند.. اما
#دایۀ دلسوزتر از
مادرِ تمامِ #شعرهای یتیمِ توسریخوردۀ مردی است که
#روحش از عاشقانههای نشسته در برف زمستانی.. بیخبر است..
از #قولِ من
به تمامِ عاشقانههای در برف مانده بگو
این زمستان اگر به #عشق اعتقاد داشت،
روز اولش
با تنهایی روی هم نمیریخت..
و
#چراغِقرمزِ دل گرفتهام را سبز میکرد تا
بابانوئل مجبور نباشد که
جای #سورتمه..، با ویلچرِ دربستی
تا آخرِ #زمستان
بارِ بیکسیهای مرا به دوش کشد... و
و...
...در #برف بماند...✍️🏻📷
#حمیدرضا_هندی
#عشقولوژی
نگاشــــــته شده در:۱۴۰۲/۱۰/۵. 💟 ۰۹:۰۹
💌👒 ⌈ #مستاجرِخدا⌋
به تمامِ #عاشقانههایی که
در برف جا ماندهاند...،
سلامِ مرا برسان..
و برایشان
قصۀ #بابانوئلی را لالایی بگو که
سورتمهاش پشتِ چراغ قرمزِ یک آغوش
بوقِ اشغال میخورد..
تا
من بمانم و
#حسرتِ عاشقانههای کادوپیچ شده.. و
این آرزو که ای کاش
برفِ این زمستان هم آجر باشد..
وقتی
جیب پالتوام
از #تنورِ دستهای تو گرم نمیشود..
من یادم نرفته است
هنوز #دختری در من هست که
لالاییهایش
ریش سفیدیِ هیچ خوابی را
پشت خیسیِ #چشمهای خودش نمیکند.. اما
#دایۀ دلسوزتر از
مادرِ تمامِ #شعرهای یتیمِ توسریخوردۀ مردی است که
#روحش از عاشقانههای نشسته در برف زمستانی.. بیخبر است..
از #قولِ من
به تمامِ عاشقانههای در برف مانده بگو
این زمستان اگر به #عشق اعتقاد داشت،
روز اولش
با تنهایی روی هم نمیریخت..
و
#چراغِقرمزِ دل گرفتهام را سبز میکرد تا
بابانوئل مجبور نباشد که
جای #سورتمه..، با ویلچرِ دربستی
تا آخرِ #زمستان
بارِ بیکسیهای مرا به دوش کشد... و
و...
...در #برف بماند...✍️🏻📷
#حمیدرضا_هندی
#عشقولوژی
نگاشــــــته شده در:۱۴۰۲/۱۰/۵. 💟 ۰۹:۰۹
💌👒 ⌈ #مستاجرِخدا⌋
۷.۳k
۰۵ دی ۱۴۰۲