📥 دانلود کتاب صوتی آن سوی خط
📥 دانلود کتاب صوتی آن سوی خط
✔موضوع: داستان کوتاه
📝نویسنده: آلیسون ال راندال
📣راوی: فاطمه ساعدی
📤حجم: 20 مگابایت
⏰زمان: 20 دقیقه و 52 ثانیه
https://xip.li/1GN0qu
خلاصه⤵
کتاب صوتی آن سوی خط، اثر آلیسون ال راندال، داستانی است که از زبان لیزا شروع به روایت میشود. او در کنار بردارش فرانک به پوستر چسبانده بر روی در دفتر پست خیره نگاه میکردند. آن پوستر...
در قسمتی از کتاب صوتی آن سوی خط میخوانیم:
زمانی که من (لیزا) و برادرم "فرانک" در مقابل درب دفتر پست توقف کردیم، جمعیت زیادی را مشاهده کردیم که در آنجا جمع شده بودند و احمقانه به چیز قلمبهای که بر روی دیوار نصب شده بود، همانند گروهی از قورباغههای دهان گشاد خیره مانده بودند. من کمی جلوتر رفتم زیرا اصولاً دختری لاغر و استخوانی هستم که دائماً به هر طرف سرک میکشد اما خوشبختانه "فرانک" برادر دوقلوی 11 سالهام نیز همانند من است.
من گفتم: "فرانک" بیا جلوتر برویم. سپس دستش را گرفتم و از شکاف بین مردم حرکت کردیم تا اینکه به جلو آنها رسیدیم. سرانجام نگاه دقیقی به اطراف انداختم. آن چیز مجهول به دیوار مجاور پنجرهی مدیر پستخانه نصب شده بود یعنی همان محلی که غالباً برای چسباندن پوستر خلافکاران تحت تعقیب استفاده میشد. پوستر "زیداک اسمیت" (zeidak smith)، سارق معروف بانک با چشمان ریز و گرد همچنان در آنجا آویخته بود ...
#آلیسون_ال_راندال #آن_سوی_خط
🆔 @Romandaryaa
✔موضوع: داستان کوتاه
📝نویسنده: آلیسون ال راندال
📣راوی: فاطمه ساعدی
📤حجم: 20 مگابایت
⏰زمان: 20 دقیقه و 52 ثانیه
https://xip.li/1GN0qu
خلاصه⤵
کتاب صوتی آن سوی خط، اثر آلیسون ال راندال، داستانی است که از زبان لیزا شروع به روایت میشود. او در کنار بردارش فرانک به پوستر چسبانده بر روی در دفتر پست خیره نگاه میکردند. آن پوستر...
در قسمتی از کتاب صوتی آن سوی خط میخوانیم:
زمانی که من (لیزا) و برادرم "فرانک" در مقابل درب دفتر پست توقف کردیم، جمعیت زیادی را مشاهده کردیم که در آنجا جمع شده بودند و احمقانه به چیز قلمبهای که بر روی دیوار نصب شده بود، همانند گروهی از قورباغههای دهان گشاد خیره مانده بودند. من کمی جلوتر رفتم زیرا اصولاً دختری لاغر و استخوانی هستم که دائماً به هر طرف سرک میکشد اما خوشبختانه "فرانک" برادر دوقلوی 11 سالهام نیز همانند من است.
من گفتم: "فرانک" بیا جلوتر برویم. سپس دستش را گرفتم و از شکاف بین مردم حرکت کردیم تا اینکه به جلو آنها رسیدیم. سرانجام نگاه دقیقی به اطراف انداختم. آن چیز مجهول به دیوار مجاور پنجرهی مدیر پستخانه نصب شده بود یعنی همان محلی که غالباً برای چسباندن پوستر خلافکاران تحت تعقیب استفاده میشد. پوستر "زیداک اسمیت" (zeidak smith)، سارق معروف بانک با چشمان ریز و گرد همچنان در آنجا آویخته بود ...
#آلیسون_ال_راندال #آن_سوی_خط
🆔 @Romandaryaa
۳.۲k
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.