آبان در چشم ابرها خشکیده است
آبان در چشم ابرها خشکیده است...
دلتنگی های خیابان از پهلوی ابرها بیرون زده...
همه ی ناودان ها را دیوار اعدام کرده...
و شهر در نفرین کوچه ها بیابان شده است...
اینجا من قهرمان فیلم های وسترنم...
تنها و دلشکسته...
سلاحم سیگارست...
در جنگ با کوچه هایی که..
سال هاست با اتفاق های بهتری ..
که قرار نیست در آن بیفتد،...
مرده ام...
دلتنگی های خیابان از پهلوی ابرها بیرون زده...
همه ی ناودان ها را دیوار اعدام کرده...
و شهر در نفرین کوچه ها بیابان شده است...
اینجا من قهرمان فیلم های وسترنم...
تنها و دلشکسته...
سلاحم سیگارست...
در جنگ با کوچه هایی که..
سال هاست با اتفاق های بهتری ..
که قرار نیست در آن بیفتد،...
مرده ام...
- ۳۲۹
- ۲۴ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط