یه آشپز در 26 ژوئیه 2021 در کانال یوتیوبش یه داستان از سر
یه آشپز در 26 ژوئیه 2021 در کانال یوتیوبش یه داستان از سربازیش با کیونگسو تعریف کرده،پاستا خرچنگ درست کرده و در بک گراند ویدیوش از آهنگ That's okay کیونگسو استفاده کرده💓
اون در حالی که پاستا خرچنگ درست میکرده گفته که این غذایی بوده که برای کیونگسو تو سربازی درست میکرده🍲
کیونگسو بهش امضاهم داده و براش نوشته: "تو واقعا برای آشپزی زحمت کشیدی لطفاً مواظب بدنت باش و خوشحال و سلامت بمون"
🗣:شایعه شده بود که قراره کیونگسو به یگانمون ملحق بشه و این شایعه تا بیرون اتاق نگهبانی هم شنیده میشد،سرباز دوکیونگسو یک جولای به ارتش اومد و تقریبا سپتامبر بود که فرمانده لشکر اومد و باهام دست داد و گفت:"لطفا مراقب سرباز دو کیونگسو باش" و بعد رف.هنوز نمیتونم فراموش کنم که سرباز دو درحالیکه سرش پایین بود با عینکی که بزرگتر از صورتش بود غذامیخورد
بعد از ۲ هفته کیونگسو به گروه آشپزخونه اضافه شد و به محض اینکه دیدمش اولین چیزی که بهش گفتم این بود: "من واقعا از دیدن فیلم Along With the Gods لذت بردم، این برام یه افتخار بود" و کیونگسو هم با صدای عمیق و بمش جواب داد "آیگو ممنونم برای منم باعث افتخاره"
اون موقع کیونگسو بهعنوان کوچیکترین عضومون باید هر وعدهغذایی که باقی میموند رو دور میریخت و این کار خیلی کمرش رو اذیت میکرد و این ناراحتم میکرد واسه همین بهش کمک میکردم اما اون مخفیانه میرفت و این کار رو انجام میداد چون نمیخواست مزاحم کسی بشه و با افتخار بهم لبخند میزد(🥺)
ما معمولا بعد از ساعت 20:30 زیر سایه درختا باهم حرف میزدیم، یبار ازش پرسیدم که چرا تصمیم گرفته به گروه آشپزخونه ارتش ملحق بشه و کیونگسو گفت:"اینکارو کردم چون می خواستم تجربهش کنم."
کیونگسو همچنین دلایل دیگهای هم گفت. اول اینکه میخواسته سرآشپز شخصی خودش باشه و غذای خوشمزه درست کنه و بخوره و درس بخونه، دوم اینکه میخواسته رستوران خودش رو باز کنه اما نتونسته چون روی اجراهای اکسو تمرکز کرده
کیونگسو گفت یبار برای کار رفته به یه رستوران اما چون فرد معروفی بوده قبولش نکردن😂
بعد از اینکه اینارو گفت ازش پرسیدم که میتونه بعداً منو استخدام کنه؟ ( وقتی که کیونگسو رستوران خودش رو زد ) و کیونگسو هم جواب داده "ازت خیلی ممنونم"🥺🥺🥺🥺
اون در حالی که پاستا خرچنگ درست میکرده گفته که این غذایی بوده که برای کیونگسو تو سربازی درست میکرده🍲
کیونگسو بهش امضاهم داده و براش نوشته: "تو واقعا برای آشپزی زحمت کشیدی لطفاً مواظب بدنت باش و خوشحال و سلامت بمون"
🗣:شایعه شده بود که قراره کیونگسو به یگانمون ملحق بشه و این شایعه تا بیرون اتاق نگهبانی هم شنیده میشد،سرباز دوکیونگسو یک جولای به ارتش اومد و تقریبا سپتامبر بود که فرمانده لشکر اومد و باهام دست داد و گفت:"لطفا مراقب سرباز دو کیونگسو باش" و بعد رف.هنوز نمیتونم فراموش کنم که سرباز دو درحالیکه سرش پایین بود با عینکی که بزرگتر از صورتش بود غذامیخورد
بعد از ۲ هفته کیونگسو به گروه آشپزخونه اضافه شد و به محض اینکه دیدمش اولین چیزی که بهش گفتم این بود: "من واقعا از دیدن فیلم Along With the Gods لذت بردم، این برام یه افتخار بود" و کیونگسو هم با صدای عمیق و بمش جواب داد "آیگو ممنونم برای منم باعث افتخاره"
اون موقع کیونگسو بهعنوان کوچیکترین عضومون باید هر وعدهغذایی که باقی میموند رو دور میریخت و این کار خیلی کمرش رو اذیت میکرد و این ناراحتم میکرد واسه همین بهش کمک میکردم اما اون مخفیانه میرفت و این کار رو انجام میداد چون نمیخواست مزاحم کسی بشه و با افتخار بهم لبخند میزد(🥺)
ما معمولا بعد از ساعت 20:30 زیر سایه درختا باهم حرف میزدیم، یبار ازش پرسیدم که چرا تصمیم گرفته به گروه آشپزخونه ارتش ملحق بشه و کیونگسو گفت:"اینکارو کردم چون می خواستم تجربهش کنم."
کیونگسو همچنین دلایل دیگهای هم گفت. اول اینکه میخواسته سرآشپز شخصی خودش باشه و غذای خوشمزه درست کنه و بخوره و درس بخونه، دوم اینکه میخواسته رستوران خودش رو باز کنه اما نتونسته چون روی اجراهای اکسو تمرکز کرده
کیونگسو گفت یبار برای کار رفته به یه رستوران اما چون فرد معروفی بوده قبولش نکردن😂
بعد از اینکه اینارو گفت ازش پرسیدم که میتونه بعداً منو استخدام کنه؟ ( وقتی که کیونگسو رستوران خودش رو زد ) و کیونگسو هم جواب داده "ازت خیلی ممنونم"🥺🥺🥺🥺
۴۵۱
۰۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.