سناریوBTS
سناریو٭BTS٭
وقتی کتاب نامجون و ناخواسته پاره کردی
نامجون:میکشمت پدسگ(داد)(منم بودم همین و میگفتم👍)
♡
جین:نامجونا باشه از عمد نبوده که
♡
شوگا:صداتون تا 10 خیابون اونور تر رفته، ببندین میخوام بخوابم.
♡
جیهوپ:(این کیوتچَمون تازه اومده نمیدونه چی به چیه)
♡
جیمین:ات بیا پشت من قایم شو(خدایا ماهم وقتی یه اشتباهی میکنیم بهمون یه کسی مثل جیمین بده😑آمین)
♡
تهیونگ:نامجونا کتاب دیگه دوباره برات میخره(به ات علامت میده که باید براش بخری)
♡
جونکوک:حالا که دعوا شده،هوی جین شیر موزای منو چرا خوردییییییی
و اینگونه بود که نامجون و ات،کوک و جین عین تام و جری دنبال هم افتادن.
اگه بد بود ببخشید ☆
خوشحال میشم نظرتو بهم تو کامنتا بگی★
사랑해
وقتی کتاب نامجون و ناخواسته پاره کردی
نامجون:میکشمت پدسگ(داد)(منم بودم همین و میگفتم👍)
♡
جین:نامجونا باشه از عمد نبوده که
♡
شوگا:صداتون تا 10 خیابون اونور تر رفته، ببندین میخوام بخوابم.
♡
جیهوپ:(این کیوتچَمون تازه اومده نمیدونه چی به چیه)
♡
جیمین:ات بیا پشت من قایم شو(خدایا ماهم وقتی یه اشتباهی میکنیم بهمون یه کسی مثل جیمین بده😑آمین)
♡
تهیونگ:نامجونا کتاب دیگه دوباره برات میخره(به ات علامت میده که باید براش بخری)
♡
جونکوک:حالا که دعوا شده،هوی جین شیر موزای منو چرا خوردییییییی
و اینگونه بود که نامجون و ات،کوک و جین عین تام و جری دنبال هم افتادن.
اگه بد بود ببخشید ☆
خوشحال میشم نظرتو بهم تو کامنتا بگی★
사랑해
- ۱.۱k
- ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط