تو از دام

🍃تو از ڪدام
افق می آئی ڪه پاڪبازتر از خورشیدی؟
صنوبری چون تو
می روید در پلشتی این لوش و لاشه زار
بگو بدانم

به سوی من چو می آیی
تمام تن تپش و بال می شوم
چو در تو می نگرم
زلال می شوم

سخن چو می گویی
آفتاب بر می آید
و می پذیرم من ڪه هیچ زشت و دروغ و دغا نمی پاید
و می سرایم با نائی از سڪوت
ڪه مولوی حق داشت هماره عاشق بودن را
هماره بسراید 💓🍃
دیدگاه ها (۹۳)

🍃❤تو شبیه پرستوها هستیوقتی با ڪوچ بی‌هنگامی بهار را به خانه‌...

‌من تو را تصویر خواهم ڪردتو را به رنگبه نورو به آوازهای رنگی...

صدای پای رفتن اسفند را می‌شنوم صدای آمدنت را نه!حتی ماهی‌های...

گونه ھایت سیب لبنان است و من ھم عشق سیب😍گاه گاھی حضرت آدم شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط