زندگی فردی و زندگی جمعی
زندگی فردی و زندگی جمعی
حیات فردی همان بودن است همچون حیوانات که در طی عمر فردی و تاریخی خود کمترین تغییر و رشدی ندارند و حیات جمعی رفتن وشدن است. بودن امری است که خداوند بما در خلقت ازل و غریزی ما بخشیده و ما برای آن هیچ کاری نمیکنیم. ولی رفتن وشدن یک حیات خاص انسانی در رابطه با دیگران است و این حیات مدنی و تکاملی و معنوی میباشد و مستلزم مکاشفه و جهاد است. حیات جمعی یک حیات مکاشفهای است و نه محاسبه ای. ایمانی است و نه بیمه ای.
حیات فردی یک هستی منی یا تویی است که در آنجا من منم و تو تویی. ولی حیات جمعی و معنوی و عرصهشدن یک حیات اویی است یعنی راه سوم است. زندگی جمعی یک واقعه عددی نیست و یک بهعلاوه یک نیست که دو شود بلکه سه میشود. تمام خلاقیت و انسانیت بشر در کشف این راه سوم و سرعت طی طریق در آن میباشد. این راه یا خط سوم فقط مختص عرفا نیست بلکه عرفااین راه را کشف کرده و بهطور حرفهای و بلاوقفه پیموده و سریعترین حرکت را نمودهاند.
آن سخن معروف شمس تبریزی را در این رابطه چنین اصلاح میکنیم که: خط اوّل آن است که من خوانم و لاغیر. خط دوم آن است که من خوانم و تو. ولی خط سوّم آن است که نه من خوانم و نه تو. و این خط خدا و توکل و عشق و اعتماد متقابل است. این همان خط دل به دریا زدن است و سوی بیسویی راه پیمودن و نهراسیدن. ولی بسیار اندکند که حتّی در زندگی جمعی هم براستی جمعی زندگی کنند و با یکدیگر همراه و همسفر این راه سوم باشند.
اکثراً با هم ولی فردی زندگی میکنند و هر دو منی هستند و لذا چون در کنار هم هستند دو نیم من شده و حتّی حیات غریزی و جانوری کامل و سالمی هم ندارند و فقط چوب لای چرخ حیات فردی همدیگرند و حتّی دو هم نمیشوند بلکه نیم میشوند.
📗 عنوان :دائرة المعارف عرفانی،جلد اول،فصل سوم
✏️مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
📆 تاریخ تألیف :1389 ه.ش
🔽برای دانلود این کتاب :
https://www.khanjany.org/theosophical-encyclopedia
حیات فردی همان بودن است همچون حیوانات که در طی عمر فردی و تاریخی خود کمترین تغییر و رشدی ندارند و حیات جمعی رفتن وشدن است. بودن امری است که خداوند بما در خلقت ازل و غریزی ما بخشیده و ما برای آن هیچ کاری نمیکنیم. ولی رفتن وشدن یک حیات خاص انسانی در رابطه با دیگران است و این حیات مدنی و تکاملی و معنوی میباشد و مستلزم مکاشفه و جهاد است. حیات جمعی یک حیات مکاشفهای است و نه محاسبه ای. ایمانی است و نه بیمه ای.
حیات فردی یک هستی منی یا تویی است که در آنجا من منم و تو تویی. ولی حیات جمعی و معنوی و عرصهشدن یک حیات اویی است یعنی راه سوم است. زندگی جمعی یک واقعه عددی نیست و یک بهعلاوه یک نیست که دو شود بلکه سه میشود. تمام خلاقیت و انسانیت بشر در کشف این راه سوم و سرعت طی طریق در آن میباشد. این راه یا خط سوم فقط مختص عرفا نیست بلکه عرفااین راه را کشف کرده و بهطور حرفهای و بلاوقفه پیموده و سریعترین حرکت را نمودهاند.
آن سخن معروف شمس تبریزی را در این رابطه چنین اصلاح میکنیم که: خط اوّل آن است که من خوانم و لاغیر. خط دوم آن است که من خوانم و تو. ولی خط سوّم آن است که نه من خوانم و نه تو. و این خط خدا و توکل و عشق و اعتماد متقابل است. این همان خط دل به دریا زدن است و سوی بیسویی راه پیمودن و نهراسیدن. ولی بسیار اندکند که حتّی در زندگی جمعی هم براستی جمعی زندگی کنند و با یکدیگر همراه و همسفر این راه سوم باشند.
اکثراً با هم ولی فردی زندگی میکنند و هر دو منی هستند و لذا چون در کنار هم هستند دو نیم من شده و حتّی حیات غریزی و جانوری کامل و سالمی هم ندارند و فقط چوب لای چرخ حیات فردی همدیگرند و حتّی دو هم نمیشوند بلکه نیم میشوند.
📗 عنوان :دائرة المعارف عرفانی،جلد اول،فصل سوم
✏️مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
📆 تاریخ تألیف :1389 ه.ش
🔽برای دانلود این کتاب :
https://www.khanjany.org/theosophical-encyclopedia
۲۱۹
۲۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.