یک چیز دیگر هم بود که عذابم میداد و آناینکه هیچکس شبی

یک چیز دیگر هم بود که عذابم می‌داد، و آن‌اینکه هیچ‌کس شبیه من نبود و من هم شبیه کسی نبودم. من تنهام و آن‌ها با هم...

#داستایفسکی
دیدگاه ها (۳)

یک عشق خیلی کوچک بدک نیستبا یک زندگی خیلی کوچکچیزی که مهم اس...

دل روشنی دارم ای عشق صدایم کن از هر کجا می توانی ...صدا کن م...

خیلی مشکل است آدم بخواهد تمام وقت مراقب خودش باشد تا آنچه اح...

چشم به پنجره دوختم،افسارم را به دستِ دردهایم سپردم، به ناتوا...

من تنهام با اینکه یانگی جونم کنارمه😞

داستان این چی هست

من می روم و کلید این خانه ی دلگیر را زیر هیچ گلدانی نخواهم گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط