دان دان

دانہ دانہ‌ے
موهایم را
برایٺ ژولیده مۍڪُنم...
و دوسٺ داشٺنٺ را در میاڹِ موهایم
دلواپَسانہ مۍشُمارم...
ٺا ٺـو بیایۍ موهایم را ببافۍ
ٺَنم را بہ ٺَڹ ڪُنۍ
بوسہ‌هایم را بہ لب بڱیرے...
و عشـق را
در میاڹِ آغوشم
دامڹ بہ دامڹ
روےِ هم لبریزِ از عَطش ڪنیم.
دیدگاه ها (۱)

دلتنـگیواژه ای بی مـعـنـاستوقتی تـودرلحظـه هـایم نفس میکشیو ...

هنوزَم بہ عشقِ تو تَب مےڪنم…هنوزَم دلت را طلب مےڪنمهنوزَﻡبہ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط