*شعری جالب پشت شیشه ماشین یکی از جانبازان، مقابل بنیاد شه
*شعری جالب پشت شیشه ماشین یکی از جانبازان، مقابل بنیاد شهید:*
ای آب ندیدهها و آبی شدهها
بی جبهه و جنگ ، انقلابی شدهها
مدیون شب حملهی جانبازانید
ای بر سرِ سفره آفتابی شدهها
ما غیرت بازوان آرش بودیم
با آتش و خون در کشاکش بودیم
ای مدعیان ، گرم چه کاری بودید؟
آنروز که ما میان آتش بودیم...؟
ای آب ندیدهها و آبی شدهها
بی جبهه و جنگ ، انقلابی شدهها
مدیون شب حملهی جانبازانید
ای بر سرِ سفره آفتابی شدهها
ما غیرت بازوان آرش بودیم
با آتش و خون در کشاکش بودیم
ای مدعیان ، گرم چه کاری بودید؟
آنروز که ما میان آتش بودیم...؟
۲.۷k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.