زن وشوهری عاشقونه توی خیابون قدم میزدن
زن وشوهری عاشقونه توی خیابون قدم میزدن
شوهره یه دفه جو گیر شدو زنو کولش کردوشروع به دویدن کرد
وباصدای بلند گفت؛
خانومم دوستت دارم
زن گفت :منم دوستت دارم
شوهر گفت :ثابت کن,داد بزن تا همه دنیا بفهمند که دوستم داری....
زن در گوشش اهسته زمزمه کرد :دوستت دارم.
شوهر گفت: چرا داد نمیزنی چرا نجوا میکنی!!!
زن گفت :چون تو تمام دنیای منی...
و اینگونه بود که مرد گول خورد و یک سرویس طلا رفت تو پاچش
خخخخ
شوهره یه دفه جو گیر شدو زنو کولش کردوشروع به دویدن کرد
وباصدای بلند گفت؛
خانومم دوستت دارم
زن گفت :منم دوستت دارم
شوهر گفت :ثابت کن,داد بزن تا همه دنیا بفهمند که دوستم داری....
زن در گوشش اهسته زمزمه کرد :دوستت دارم.
شوهر گفت: چرا داد نمیزنی چرا نجوا میکنی!!!
زن گفت :چون تو تمام دنیای منی...
و اینگونه بود که مرد گول خورد و یک سرویس طلا رفت تو پاچش
خخخخ
- ۲.۰k
- ۱۶ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط