ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدائی شعری از سنائی غزنوی

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدائی - شعری از سنائی غزنوی
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدائی
نروم جز به همان ره که توام راهنمائی
بری از رنج و گدازی ، بری از درد نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرائی
همه درگاه تو جویم ، همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که بتوحید سزائی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نماینده ی فضلی تو سزاوار ثنائی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و سخائی
لب و دندان سنائی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهائی

سنایی غزنوی
دیدگاه ها (۱)

بعضی آدمها دنیارو زیبامیکنندآدمایی که هروقت ازشون بپرسی چطور...

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم استدنیا برای از تو سرودن مرا ک...

قبل از حرف زدن فکر کنیم!!!

ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ، ﻳﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺧﺮﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﺭﻧﮕﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩﺍﻣﺎ ﺍﻧﺪﮐﻲ ﭘﺎﻫﺎﻳ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط