ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهت
ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهت
آن وعده ی نادیده کـه دادند نباشد
آشوب، همان حس غریبی ست که دارم
وقتـــی که بــه لب های تو لبخند نباشد
درتک تک رگهای تنم عشق تو جاریست
در تک تک رگــــهای تـــو هر چند نباشد
من می روم و هیچ مهم نیست که بعدش...
زنجـــیر نگـــاه تـــو کــــه پابند نباشد...
وقتی که قرار است کنار تو نباشم
بگذار زمـــان روی زمین بند نباشد...
آن وعده ی نادیده کـه دادند نباشد
آشوب، همان حس غریبی ست که دارم
وقتـــی که بــه لب های تو لبخند نباشد
درتک تک رگهای تنم عشق تو جاریست
در تک تک رگــــهای تـــو هر چند نباشد
من می روم و هیچ مهم نیست که بعدش...
زنجـــیر نگـــاه تـــو کــــه پابند نباشد...
وقتی که قرار است کنار تو نباشم
بگذار زمـــان روی زمین بند نباشد...
- ۲.۵k
- ۱۸ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط