پارت 3
پارت 3
از مکالمم با جیسو حداقل 3 روزی هس که گذشته ما خیلی کارا انجام دادیم کل وسایل خونه رو جمع کردیم و دیگه الان میخوایم بریم به خونه جدید و وسایل رو بچینیم راستشو بخوای اولش خیلی موافق نبودم که بریم ولی وقتی محله جدید و خونه جدید مونو دیدم نظرم یکم تغییر کرد
( علامت بابا یونا : علامت یونا + علامت جیمین * )
: یونا بیا پایین سوار شو میخوای بریم
راستی جیمین هم صدا کن بیاد
+ باشه چشم
+ هویییی جیمی پاشو میخوای بریم
* تو به من چیکار داری تو برو منم میام
+ نمیشه -_- بابا گفته با تو برم
* هه از کی تا حالا تو به حرف بابا گوش میدی /:
+ از همین حالا بدو پاشوووو نکنه میخوای دیوار های خونه هم با خودت بیاری؟؟ تازه قرار نیستش که این خونه رو بفروشیم که فقط داریم میریم به یه محله دیگه
* جنابعالی کسی نبودی که زار میزد تا نریم؟
+ هویییی جیمی دهنتو میبندی یا..
* یا چی؟؟؟ مثلا میخوای چیکار کنی میمون درختی
+ میمون با کی بودیییی؟؟؟ هاااا
: شما دوتا چرا نمیان
+ بابا همش تقصیر جیمینه
: ای بابا بازم شما دوتا پریدین به هم خیر سرتون بزرگ شدین -_-
* به من چه /: همش تقصیر این میمونه
: جیمین با خواهرت درست رفتار کن
یونا بهش زبون درازی کرد...
: همین طور هم با توهم یونا خیر سرت اون داداش بزرگتره
+ هیععع چشم بابا
پرش زمانی
تو محله جدید و خونه جدید
( علامت مامان یونا ٫ علامت جیمین * علامت یونا + علامت باباشون : )
٫ هممم خونه جدید محله جدید و شروع یه زندگی جدید
+ مامان میشه بس کنی -_-
٫ هیععع
* مامان من باید برم کمپانی باهام کار داره من رفتم باشه بای
٫ وایسا کجا میری.... هیععع مواظب خودت باش
+ هی مامان اینجا قراره به کدوم دبیرستان برم؟
٫ اها خوب شد یادم انداختی کارای انتقالیت تموم شد از فردا میتونی بری به دبیرستان جدید
پرش زمانی فردا صبح
( علامت مامان یونا ٫ علامت باباش : علامت یونا + علامت جیمین * )
٫ یونا سریع صبحونتو بخور.. فرم جدید مدرست اونه بپوشش تا منم اماده شم و بریم
: حالا چه عجله ای داری عزیزم
+ بابا همین الانشم دیر شده
* خب تقصیر کیه؟ -_- تقصیر خود میمونته که اینقدر میخوابی -_- ( اع جیمین جان 😅 )
+ هویییییی
٫ یونا بدووو
سریع فرم جدیدمو پوشیدم راستشو بخواین خیلی دوسش داشتم یه فرم خیلی خوشگل بود با یه دامن چهار خونه ای ابی رنگ ( عکسشو گذاشتم )
از مکالمم با جیسو حداقل 3 روزی هس که گذشته ما خیلی کارا انجام دادیم کل وسایل خونه رو جمع کردیم و دیگه الان میخوایم بریم به خونه جدید و وسایل رو بچینیم راستشو بخوای اولش خیلی موافق نبودم که بریم ولی وقتی محله جدید و خونه جدید مونو دیدم نظرم یکم تغییر کرد
( علامت بابا یونا : علامت یونا + علامت جیمین * )
: یونا بیا پایین سوار شو میخوای بریم
راستی جیمین هم صدا کن بیاد
+ باشه چشم
+ هویییی جیمی پاشو میخوای بریم
* تو به من چیکار داری تو برو منم میام
+ نمیشه -_- بابا گفته با تو برم
* هه از کی تا حالا تو به حرف بابا گوش میدی /:
+ از همین حالا بدو پاشوووو نکنه میخوای دیوار های خونه هم با خودت بیاری؟؟ تازه قرار نیستش که این خونه رو بفروشیم که فقط داریم میریم به یه محله دیگه
* جنابعالی کسی نبودی که زار میزد تا نریم؟
+ هویییی جیمی دهنتو میبندی یا..
* یا چی؟؟؟ مثلا میخوای چیکار کنی میمون درختی
+ میمون با کی بودیییی؟؟؟ هاااا
: شما دوتا چرا نمیان
+ بابا همش تقصیر جیمینه
: ای بابا بازم شما دوتا پریدین به هم خیر سرتون بزرگ شدین -_-
* به من چه /: همش تقصیر این میمونه
: جیمین با خواهرت درست رفتار کن
یونا بهش زبون درازی کرد...
: همین طور هم با توهم یونا خیر سرت اون داداش بزرگتره
+ هیععع چشم بابا
پرش زمانی
تو محله جدید و خونه جدید
( علامت مامان یونا ٫ علامت جیمین * علامت یونا + علامت باباشون : )
٫ هممم خونه جدید محله جدید و شروع یه زندگی جدید
+ مامان میشه بس کنی -_-
٫ هیععع
* مامان من باید برم کمپانی باهام کار داره من رفتم باشه بای
٫ وایسا کجا میری.... هیععع مواظب خودت باش
+ هی مامان اینجا قراره به کدوم دبیرستان برم؟
٫ اها خوب شد یادم انداختی کارای انتقالیت تموم شد از فردا میتونی بری به دبیرستان جدید
پرش زمانی فردا صبح
( علامت مامان یونا ٫ علامت باباش : علامت یونا + علامت جیمین * )
٫ یونا سریع صبحونتو بخور.. فرم جدید مدرست اونه بپوشش تا منم اماده شم و بریم
: حالا چه عجله ای داری عزیزم
+ بابا همین الانشم دیر شده
* خب تقصیر کیه؟ -_- تقصیر خود میمونته که اینقدر میخوابی -_- ( اع جیمین جان 😅 )
+ هویییییی
٫ یونا بدووو
سریع فرم جدیدمو پوشیدم راستشو بخواین خیلی دوسش داشتم یه فرم خیلی خوشگل بود با یه دامن چهار خونه ای ابی رنگ ( عکسشو گذاشتم )
۵.۴k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.