امروز خاطراتت را سوزاندم

امروز خاطراتت را سوزاندم . . . !

اما بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد

اتفاق تازه ای نیست . . .

من دوباره دلتنگت شدم
.
دیدگاه ها (۱)

کجای این جهان .. به اندازه لبخندِ تو بهاریس...

مـن گـذشٺـم ٺــو هـم گـذشٺـی...مــن از بـــدی ‏هایـٺ ؛ٺــو ا...

در هوسِ خیالِ او هـــمــچــو خــیال گــشته ام اوست گرفته شهر...

رنگ قرمز بر لب و آرایشی آبی به چشممن دل و جان را در این دِر...

فرشته ای خندید ، فرشته ای گریست ، فرشته ای پرواز کرد ، فرشته...

همان خانه ای که کنار رود استهمان خشتی که از دست من خوش بوی ا...

یه نور چشم مثل عشقم یه شادی دوباره یه اتفاق قشنگ مثل اتف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط