عضوهای جدید ( پارت ۱۴ )

[ !این رمان واقعی نیست! ]

جیمین: عالی شد به بچه هاتون نشون میدم*خنده*
جین: چیو؟
جیمین: عکس گرفتم ازتون
جین: مرسی *خنده*
هیونجین که تازه از موضوع خبر دار شده میاد پیشمون
هیونجین: سنا... خوبی... اخه این چه کاری... وایسا ببینم شما چرا بغل همین؟
جین: به دلایلی
هیونجین: شما با همین پس...
جین: بعله
هیونجین: حالت خوبه سنا
سنا: اره خوبم
هیونجین: اومدم بگم کمپانی گفت یه موزیک ویدیو باید با هم بگیری
جین: کمپانی غلط کرده ، هرچقد چسبیدین به هم بسه
سنا: *خنده* میخوام یه مدت مرخصی بگیرم
هیونجین: اووووو چقدر حسودی تو
جین: عههه خب زنمه میخوای بذارم بچسبه به تو؟
سنا: زنت؟
هیونجین: باشه باشه غلط کردم حالا که حالتون خوبه من میرم فعلا
جین: * خنده* خدافظ
کوک: داداششششش پیاده شو باهم بریم ، هیچی نشده شد زنت؟
جین: *خنده* پس چی؟
یونگی: مثلا قرار بود زن من بشه *محض اذیت کردن جین *
جین: از کی تاحالا؟
یونگی: روز اول
جین: بیخود
همه میخندن
نامی: هنوز تو شکم بابت حرفات*رو به جین *
جین: عیجان
نامجون: پاشین برین لباساتونو تو اتاق پرو عوض کنین سرما میخورینا
جین: چشم
بلند میشم که سرم گیج میره

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#نامجون
#جین
#سوکجین
#آر_ام
#آرام
#فیک_جین
#فیک_نامجون
#فیک_نامجین
#bts
#BTS
#RM
#seokjin
#Namjoon
#Jin