اوج غم این قصه

اوجِ غمِ این قصّـه
در این شعر، همین‌جاست:
من بی تو پریشان و
تــو انگـار نـه انگـــار...

#رویا_باقری


#ساعتْ💚 شنے
دیدگاه ها (۱)

چشم عیب از مردمان بردار و عیب خود نگر هر که عیب خویش بیند، ا...

مــی دانـــیاگـــر هنوز هم تورا آرزو می کنمبرای ِ بـی آرزو ب...

" دلتنگ "که باشمساده ترین حرفاشکم را در می آورد...." یــــــ...

قاصدک!" شعر مرا از بر کن " برو آن گوشه ی باغ ! سمت آن نرگس م...

• من پریشان تر از آنم که تو می‌پنداری ..شده آیا ته یك  شعر ت...

تو بدترین شرایطم مثل این روزای زندگیم داییمو داشتم که پناه د...

تـــو بیــــکرانه‌ی دریایی و مــن آن رودمکه درهوای ِ رسیدن ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط