شاید...

شاید میدونین دلم میخواد مثل مهره های یک دستبند باشم البته شاید ها! ولی خب نمیگید چرا؟ خودم میگم خب اشکال نداره
حداقل اونا کنار هم جمعاً ولی من کنار آدما نمیتونم باشم تا دوست پیدا کنم چه تقصیر من باشه چه نه ولی بدون اونا هم از پس خودم بر میام مثل چی؟ مثل ست کردن همون دستبند ها یه دستبند به تکی هم زیباست به جمع هم زیباست من هم تکی میتونم زیبا باشم شما هم میتونی همه میتونن یه تک بسازن یادمه یکی بهم میگفت هر آدمی هفت تا بدل داره ولی میتونیم هر یک دونشونو یه مدل جدید در بیاریم. اگه قرار بود همه مهندس بشن کی دکتر میشد بقیه رو دوا و درمون میکرد؟ یا اگه همه دنیا سفید بود کی میفهمید سیاه چه رنگیه؟ بیخیال ولی خواستم بگم فرق خیلی چیزا رو عوض میکنه و هر چی سخت تر ؛ قشنگیش بیشتر هرچی قوی تر موفق تر منظورم از قوی بودن رو خودتون بگید و راستی توصیف تون درباره ی کلمه "قوی" بگید💫