زنگ زدم به مامانم گفتم

زنگ زدم به مامانم گفتم
ممنی ممنی یه لباس خوشگل خریدم😊
اونم گفت عاااووووولیه 😍 😉

تا رسیدم خونه یوهو شیرجه اوورد طرفم😲 😲
تی شرتمو از تنم درآورد و پرید توی آشپزخونه😲 😲
رفتم دنبالش دیدم که داره با ولعِ خاصی
با تی شرتم اجاق گازو تمیز میکنه😲 😲 😲
و زیر لب هی میخونه تی شرتو جان جان جاااان
😅 😅 😅

رحم کن مامااااااان😅 😅 😅 😅
دیدگاه ها (۸)

غوووداااااااا😲 😲 😲 😲 😲

انگاری شاطری محلمونه😅 😅 😅 هرکی میاد ی خاطره میگه😅 😅 😅

طفلی امتحاناش تموم شده 😅 😅 😅

خو پیاز بوخور چرقوووو😅 😅 😅 😅

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط