†‡★شــمشـــیــر مــن ★‡†
#دهن_لق#دهن_گشاد#Big_mouth
توی قسمت دوم سریال دادستان با شهردار چوی ملاقات میکنه و بهش دفتر مشتری های vipبیگ موس رو بهش میده اگه به مکالمه توجه کنید متوجه می شید که حرفاشون برای کسای نیست که فقط گاه گاهی باهم ملاقات میکنن بلکه حرفای کسای که یه درد یا مشکل مشترک دارن و نزدیکی زیادی تو مکالمه وجود داره
البته نمیشه بطور قطعی نتیجه گیری کرد ولی احتمال اینکه دست دادستان و شهردار تو یه کاسه باشه خیلی زیاده .
یه جمله مبهم بینشون رد و بدل میشه :
((دادستان:کی شمشیرتون رو از قلاف درمیارین ؟
شهردار:میتونم بکشمشون ولی یه مشت جسد رو دستمون میمونه،اگه بزاریم زنده بمونن فقط برامون دردسر میشن
دادستان: پس بیاین امید وار باشیم هیچ وقت از قلاف بیرون نکشینش))
_خوب اینجا یه سوال پیش میاد منظور از بیرون کشیدن شمشیر از قلاف چیه : تا قسمت ۱۰ممکنه منظور کینه شهردار از پدر زن و رییس زندان و دزدین پولای پارک جیهونه و افشای هویت حقیقی خودش باشه
ویه چیزی قطعیه و اون اینکه دادستان از نقشه شهردار باخبره اما حرفی نمیزنه
توی قسمت دوم سریال دادستان با شهردار چوی ملاقات میکنه و بهش دفتر مشتری های vipبیگ موس رو بهش میده اگه به مکالمه توجه کنید متوجه می شید که حرفاشون برای کسای نیست که فقط گاه گاهی باهم ملاقات میکنن بلکه حرفای کسای که یه درد یا مشکل مشترک دارن و نزدیکی زیادی تو مکالمه وجود داره
البته نمیشه بطور قطعی نتیجه گیری کرد ولی احتمال اینکه دست دادستان و شهردار تو یه کاسه باشه خیلی زیاده .
یه جمله مبهم بینشون رد و بدل میشه :
((دادستان:کی شمشیرتون رو از قلاف درمیارین ؟
شهردار:میتونم بکشمشون ولی یه مشت جسد رو دستمون میمونه،اگه بزاریم زنده بمونن فقط برامون دردسر میشن
دادستان: پس بیاین امید وار باشیم هیچ وقت از قلاف بیرون نکشینش))
_خوب اینجا یه سوال پیش میاد منظور از بیرون کشیدن شمشیر از قلاف چیه : تا قسمت ۱۰ممکنه منظور کینه شهردار از پدر زن و رییس زندان و دزدین پولای پارک جیهونه و افشای هویت حقیقی خودش باشه
ویه چیزی قطعیه و اون اینکه دادستان از نقشه شهردار باخبره اما حرفی نمیزنه
۱۴.۰k
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.