خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید

خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید
مرا مسافرِ شب های انتظار کشید

تو را شکفته و مغرور و سنگدل، اما
مرا شکسته و بی تاب و بی قرار کشید
دیدگاه ها (۱۵)

از پیرمرد100 ساله ایی که خیلی خوب مونده بود پرسیدم چجوری انق...

مجردے؟نہ!من فقط باآزادے رابطہ دارمروح بیمار 1994

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گاهـــ‌ےاحساس میڪنَمروے دَستـــــ خـدا مــاندـہ...

مـــــن بـهندیـــدنـــــانرســــــــــیدنـانشـــــــــدناعــ...

عاشقانه های شبنم

سلام مولای مهربانم مهدی جان ادرکنی😢قرار دل ز فراقت دگر قرار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط