میوزد هرگاه موهایت درون روسری

می‌وزد هرگاه موهایت درون روسری
اندکی آهسته‌تر! چون هرچه دارم، می‌بری

چادرت را باد می‌گیرد میان دست‌هاش
لحظه‌ای که قصد داری از کنارم بگذری

گاه می‌خندی و گاهی پلک بالا می‌بری
دلربایی می‌کنی، حتی به زیر روسری

می‌توان فهمید از این پا و آن پا کردنت
میل داری آتش اندازی به جان دیگری

در نگاهت آنچه من دیدم، کسی دیگر ندید
خوشة خورشید چیدم از شبی نیلوفری

حرف من بود آنچه دیگر شاعران هم گفته‌اند
عشق هرکس محترم؛ «اما تو چیز دیگری»
دیدگاه ها (۱۳)

همیشه نباید حرف زد...گاه باید سکوت کردحرف دل که گفتنی نیست.....

سه تارم ، راست میگوید ، کمی ناکوک و بد حالممخالف میزنم ، زیر...

شاید بگذرم از تو اماحسابِ لبهاتاز تمامِ تو جداستالکی ست مگرم...

گفته بودی با قطار این بار خواهم رفت و منمانده ام باید چطور ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط