من خدای را انجا دیدممن او را پشت دیوار مقبره ای گریان

من خدای را انجا دیدم....من او را پشت دیوار مقبره ای گریان دیدم.
من خدا را دیدم در خنکای هوا شناور بود...من او را دیدم...من خدا را گریان دیدم..و اشکهایش را بوسیدم
دیدگاه ها (۷)

کــــــاش میدانستی...شعری خواهم سرود بر وزن تــــــوکه تمام ...

.تو مرا آزردی........که خودم کوچ کنم از شهرت.....تو خیالت را...

valllaaaaa

گاهى ...دلت"به راه" نیست !!ولى سر به راهى ...خودت را میزنى ب...

به نام قدرت مطلقِ الله 🌿هر چه جُستم، تو بودی...هر کجا رفتم، ...

رمان بغلی من پارت ۶۳دیانا: آره ارسلان: حالا من از حرفی که او...

مرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط