حالا نمیشد این سریو بخاطر دختر کوچولوت برگردی نمیشد بازم

حالا نمیشد این سریو بخاطر دختر کوچولوت برگردی؟ نمیشد بازم برگردی بهش بگی فاز برش داشته و جوگیر شده؟ نمیشد بازم برگردی تا وقتایی که مامان بابا خونه نبودن بدو بدو با ذوق زنگ میزدم بهت؟ نمیشد برگردی تا بازم حرفای قشنگتو بشنوم؟ نمیشد برگردی تا بهم بگی مال توام و هرکاری دلت بخواد میکنی؟ نمیشد برگردی با غرور مزخرفت بگی اره تقصیر منم بود ببخشید؟ نمیشد برگردی تا یوقت فکر نکنم بودنت بخاطر دوست داشتن نبوده؟ نمیشد برگردی؟ نمیشد؟ میمردی؟ چیزی ازت کم میشد؟ ناراحت میشدی؟ مگه کم سر تو ناراحت شدم؟ کم بخشیدمت؟ کم فشاتو ندید گرفتم؟ کم غر زدم سرت که زودتر جواب بده پیامامو؟ کم حرص خوردم؟ کم از شدت دوست داشتن شبا گریه کردمو واست نوشتمو سناریو چیدم؟ کم بودم واست؟ کم اذیت شدم سرت؟
خب بگو دیگه. چی کم بود که رفتی؟
دیدگاه ها (۰)

شجاعت میخواهد؛ دل کندن از تمام معیار ها و باورها افکارو عقای...

من معذرت میخوام بابت تمام وقتایی که باید درکت میکردم و نکردم...

بخدا پستام انقد خوبن که خودمم لایکشون میکنم نمیدونم درد شماه...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط