امروز تقریبا میشه7روز...هه...چقدرزودگذشت....

امروز تقریبا میشه7روز...هه...چقدرزودگذشت....

اون روزای خوبمون کو؟؟! اون خنده های دونفرمون کو؟؟اون(عزیزم دوست دارم-من بیشتر)گفتنامون کو؟؟اون ملاقاتهای دزدکی کجارفتن؟؟ینی ب همین زودی همه چی تموم شد؟؟به چ قیمتی؟؟خراب شدن کاخ ارزوهامون؟؟غصه خوردنامون...عصبی شدنمون...به اینا می ارزه؟؟

زندگی رو بدون تونمیخام...خوشی نمیخوام...خنده نمیخوام...رفتی عشقم؟؟؟ب این زودی؟؟منوتنهاگذاشتی؟؟مگه نگفتی نفستم؟؟حالامیتونی بدون نفست زندگی کنی؟؟هی عشقم...خیلی ناراحتم...میخام خودمو بی تفاوت نشون بدم اما مگه میشه؟؟

مگه ازخداممنون نبودی ک ماروبهم رسونده هاااان؟؟مگه نگفتی از روزی میترسی ک ازهم جداشیم؟؟مگه خودت ننوشتی که مطمئنم هیچوقت این اتفاق نمیوفته؟؟؟مگه نگفتی اگه بخوایم عشقمون پایدارباشه نبایدبهم دروغ بگیم؟؟؟پس چراالکی ولم کردی بهانت هم گذاشتی سر درس؟؟چراترکم کردی؟؟چراااا؟؟ مگه نگفتی من خیلی تورومیخوام اماتورونمیدونم؟؟مگه نگفتم منم عاشقتم دوست دارم؟؟؟پس چرااا؟؟

خدااااا...ای خدااااا... ازت میخوام برگرده نمیتونم دوریش تحمل کنم...
امام حسین ب همین روزات قسمت میدم کاری کن ک تاسوعاعاشورابرگرده...

گریه امونو بریده خداداد
الان ساعت17:45هست منم درحال گریه کردن آخی کاش بودی نازم میکردی عشقم...
دیگه حرفی ندارم دوست دارم زندگیم...