آنچه از سیمای من پیداست غیر از درد نیست

آنچه اَز سیمایِ مَن پیداست غیر از درد نیست
گر چه گاهی پُشتِ یک لَبخند پنهان می شوَد

#محمد_سلمانی
دیدگاه ها (۲)

خدا کند که بمیرم و آخر اسفند،نبینم اینکه بهاری پس از زمستان ...

یبست أنهار الأمل وانتظر روحی تموت..!#عزیز_السماوی

أنـی مـن انـشر #حــــزن. لحـد یضـــوج لان بـاب الفــرح...

بر لبانم قفل خاموشی زدمبا کلیدی آشنا بازش کنیدکودک دل رنجهٔ ...

هرچه با لبخند پنهان می‌کنی اندوه را ماه پشت ابر هم پیداست بع...

گاهی درد های پنهان از حرف زدنمون مشخص میشه گاهی هم نوای میش...

گاهی دلم برای خودم تنگ می شودوقتی حصار غربت من تنگ می شودهر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط