کمپین تحریم محصولات تراریخته
#کمپین_تحریم_محصولات_تراریخته
سرطان کبد و کلیه با مصرف محصولات #تراریخته
نگاهی #صهیونیستی پشت محصولات تراریخته وجود دارد که می گوید فقط صهیونیست ها حق زندگی در کره زمین را دارند. هدف آنها کاهش جمعیت کل جهان است.
چندی پیش کمپینی با یک میلیون امضا در اعتراض به تولید و ورود محصولات تراریخته به اروپا به راه افتاد. مدیران این کمپین مردمی می گویند که در صورت رسیدن امضا ها به یک میلیون می توان به تصمیم کمیسیون اروپا در ممنوع کردن این محصولات در مرزهای اتحادیه اروپایی امیدوار بود.
روزنامه بهار در گفت و گو با کاوه حاتمی، کارشناس محیط زیست، پشت پرده محصولات تراریخته را بررسی کرده است. تراریخته ها محصولاتی هستند که با دستکاری ژنتیکی در محصولات تولید می شوند. ذرت، برنج، سویا، پنبه از محصولاتی هستند که در سال های اخیر بیش از دیگر محصولات به این شیوه تولید شده اند.
از کمپین و کارا بودن آن شروع کنیم و اینکه چطور شد در اروپا مردم به این فکر افتادند که در مقابله با محصولات تراریخته چنین اقدامی انجام دهند؟
اینکه چرا باید با این شیوه مقابله کرد بحث جدیدی نیست. این امر به سال 98 بازمی گردد.
سال ها پیش بود که بحث ورود محصولات تراریخته به بازار مصرف جدی شد و اتحادیه اروپایی تلاش کرد که روند اعتمادسازی در پیش بگیرد و هم اعتماد فروشندگان و هم مصرف کنندگان را در دست داشته باشد. به هر حال وقتی کالایی وارد بازار می شود اگر مصرف کننده به آن اعتماد نکند مورد استقبال قرار نمی گیرد اما تولیدکنندگان محصولات تراریخته هیچ گاه نتوانستند این موضوع را که این محصولات خوب و بی ضرر هستند جا بیندازند.
نخستین اقدام در حوزه علمی در مقابله با تراریخته را دکتر پوتزی از دانشگاه لندن انجام داد. او با ذرت تراریخته آزمایشی روی موش ها انجام داد. نتیجه بررسی ها به این اظهارنظر او انجامید:
«وقتی این ذرت ها را به موش های آزمایشگاهی خوراندم و دیدم که چه اتفاقی برای دستگاه های داخلی شان افتاد از استفاده این محصولات منصرف شدم.»
یعنی اظهارنظری تا این حد محافظه کارانه می توانست اثرگذار باشد و آیا این نتیجه را می توان به انسان هم تعمیم داد؟
البته این گزارش سانسور شد و نتیجه هم آن شد که پوتزی را از کار برکنار کردند. در نهایت وقتی نتوانستند ثابت کنند که این محصولات تراریخته بی خطر هستند، اقدام به گرفتن حکم از دادگاه کردند. به این صورت که هر کس می گوید این محصولات خطرناک هستند باید آن را ثابت کند.
چطور این شرکت به راحتی توانست از دادگاه حکم بگیرد و چرا حامیان محیط زیست در آمریکا نتوانستند کاری انجام دهند؟
شرکت مونتسانتا که از طریق بنیاد راکفلر حمایت می شد از مهم ترین تولیدکنندگان محصولات تراریخته در آمریکا بود. این شرکت از حامیان مالی عامل نارنجی در جنگ ویتنام بوده است. به این ترتیب متوجه می شویم که با شرکت قدرتمندی مواجه هستیم. این شرکت در تولید محصولات تراریخته به اهداف اقتصادی و استعماری خود می رسد و با توجه به قدرت این شرکت کسی یارای مقابله با آن را ندارد. اما تمام ماجرا این نبود، هنری کسینجر نیز یکی از حامیان این قضیه بود و به این ترتیب اگر آدم عاقلی در آمریکا پیدا می شد ترجیح می داد با این سیستم رودررو نشود.
شما می گویید در آمریکا این لابی قدرت از تولید تراریخته ها حمایت می کند اما در اروپا چه می گذرد که چنین کمپینی به راه می افتد؟
باوجودی که مردم در اروپا خیلی با این مقوله آشنا نبودند اما تظاهراتی در ایتالیا در اعتراض به تراریخته ها به راه افتاد و دولت فرانسه نیز آنها را ممنوع کرد. اما در سال 2003 و با سفر جورج بوش به اروپا، بوش محور یکی از سخنرانی هایش را بر این قرار داد که از اتحادیه اروپا بخواهد تحریم خود را علیه محصولات تراریخته بردارد. از این به بعد لابی های فشار آمریکا هم کار خود را در اتحادیه اروپا آغاز کردند و این موجب شد که روز به روز قدرتمندتر شوند.
این است که حالا اتحادیه اروپا اجازه می دهد که تولید و ورود این محصولات به این اتحادیه قانونی باشد.
حالا که مردم فهمیده اند اتحادیه اروپا با آن دبدبه و کبکبه در مقابل تراریختگی تسلیم شده است خودشان تصمیم گرفتند با آن مقابله کنند.
اما آگاهی مردم اروپا از خطر تراریخته ها چطور به وجود آمده است در حالی که لابی های قدرت مانع از انجام و انتشار نتایج آزمایش های مربوط به تراریخته ها می شوند؟
محافل مستقل دانشگاهی در این مورد اقداماتی انجام داده اند و در آنها این نتیجه به دست آمده که این محصولات تقریباً از هر موضوعی که به آن پرداخته شده است ضرری به محیط زیست، تنوع زیستی، کره زمین و سلامت انسان می رسانند.
به هر حال در کنار تبلیغاتی که برای تولید این محصولات انجام می شد کسانی هم بودند که از محافل علمی خواسته اند این
سرطان کبد و کلیه با مصرف محصولات #تراریخته
نگاهی #صهیونیستی پشت محصولات تراریخته وجود دارد که می گوید فقط صهیونیست ها حق زندگی در کره زمین را دارند. هدف آنها کاهش جمعیت کل جهان است.
چندی پیش کمپینی با یک میلیون امضا در اعتراض به تولید و ورود محصولات تراریخته به اروپا به راه افتاد. مدیران این کمپین مردمی می گویند که در صورت رسیدن امضا ها به یک میلیون می توان به تصمیم کمیسیون اروپا در ممنوع کردن این محصولات در مرزهای اتحادیه اروپایی امیدوار بود.
روزنامه بهار در گفت و گو با کاوه حاتمی، کارشناس محیط زیست، پشت پرده محصولات تراریخته را بررسی کرده است. تراریخته ها محصولاتی هستند که با دستکاری ژنتیکی در محصولات تولید می شوند. ذرت، برنج، سویا، پنبه از محصولاتی هستند که در سال های اخیر بیش از دیگر محصولات به این شیوه تولید شده اند.
از کمپین و کارا بودن آن شروع کنیم و اینکه چطور شد در اروپا مردم به این فکر افتادند که در مقابله با محصولات تراریخته چنین اقدامی انجام دهند؟
اینکه چرا باید با این شیوه مقابله کرد بحث جدیدی نیست. این امر به سال 98 بازمی گردد.
سال ها پیش بود که بحث ورود محصولات تراریخته به بازار مصرف جدی شد و اتحادیه اروپایی تلاش کرد که روند اعتمادسازی در پیش بگیرد و هم اعتماد فروشندگان و هم مصرف کنندگان را در دست داشته باشد. به هر حال وقتی کالایی وارد بازار می شود اگر مصرف کننده به آن اعتماد نکند مورد استقبال قرار نمی گیرد اما تولیدکنندگان محصولات تراریخته هیچ گاه نتوانستند این موضوع را که این محصولات خوب و بی ضرر هستند جا بیندازند.
نخستین اقدام در حوزه علمی در مقابله با تراریخته را دکتر پوتزی از دانشگاه لندن انجام داد. او با ذرت تراریخته آزمایشی روی موش ها انجام داد. نتیجه بررسی ها به این اظهارنظر او انجامید:
«وقتی این ذرت ها را به موش های آزمایشگاهی خوراندم و دیدم که چه اتفاقی برای دستگاه های داخلی شان افتاد از استفاده این محصولات منصرف شدم.»
یعنی اظهارنظری تا این حد محافظه کارانه می توانست اثرگذار باشد و آیا این نتیجه را می توان به انسان هم تعمیم داد؟
البته این گزارش سانسور شد و نتیجه هم آن شد که پوتزی را از کار برکنار کردند. در نهایت وقتی نتوانستند ثابت کنند که این محصولات تراریخته بی خطر هستند، اقدام به گرفتن حکم از دادگاه کردند. به این صورت که هر کس می گوید این محصولات خطرناک هستند باید آن را ثابت کند.
چطور این شرکت به راحتی توانست از دادگاه حکم بگیرد و چرا حامیان محیط زیست در آمریکا نتوانستند کاری انجام دهند؟
شرکت مونتسانتا که از طریق بنیاد راکفلر حمایت می شد از مهم ترین تولیدکنندگان محصولات تراریخته در آمریکا بود. این شرکت از حامیان مالی عامل نارنجی در جنگ ویتنام بوده است. به این ترتیب متوجه می شویم که با شرکت قدرتمندی مواجه هستیم. این شرکت در تولید محصولات تراریخته به اهداف اقتصادی و استعماری خود می رسد و با توجه به قدرت این شرکت کسی یارای مقابله با آن را ندارد. اما تمام ماجرا این نبود، هنری کسینجر نیز یکی از حامیان این قضیه بود و به این ترتیب اگر آدم عاقلی در آمریکا پیدا می شد ترجیح می داد با این سیستم رودررو نشود.
شما می گویید در آمریکا این لابی قدرت از تولید تراریخته ها حمایت می کند اما در اروپا چه می گذرد که چنین کمپینی به راه می افتد؟
باوجودی که مردم در اروپا خیلی با این مقوله آشنا نبودند اما تظاهراتی در ایتالیا در اعتراض به تراریخته ها به راه افتاد و دولت فرانسه نیز آنها را ممنوع کرد. اما در سال 2003 و با سفر جورج بوش به اروپا، بوش محور یکی از سخنرانی هایش را بر این قرار داد که از اتحادیه اروپا بخواهد تحریم خود را علیه محصولات تراریخته بردارد. از این به بعد لابی های فشار آمریکا هم کار خود را در اتحادیه اروپا آغاز کردند و این موجب شد که روز به روز قدرتمندتر شوند.
این است که حالا اتحادیه اروپا اجازه می دهد که تولید و ورود این محصولات به این اتحادیه قانونی باشد.
حالا که مردم فهمیده اند اتحادیه اروپا با آن دبدبه و کبکبه در مقابل تراریختگی تسلیم شده است خودشان تصمیم گرفتند با آن مقابله کنند.
اما آگاهی مردم اروپا از خطر تراریخته ها چطور به وجود آمده است در حالی که لابی های قدرت مانع از انجام و انتشار نتایج آزمایش های مربوط به تراریخته ها می شوند؟
محافل مستقل دانشگاهی در این مورد اقداماتی انجام داده اند و در آنها این نتیجه به دست آمده که این محصولات تقریباً از هر موضوعی که به آن پرداخته شده است ضرری به محیط زیست، تنوع زیستی، کره زمین و سلامت انسان می رسانند.
به هر حال در کنار تبلیغاتی که برای تولید این محصولات انجام می شد کسانی هم بودند که از محافل علمی خواسته اند این
۱۴.۲k
۲۵ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.