فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق

فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق

ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
دیدگاه ها (۰)

ای عجب آن عهد وآن سوگندکووعده‌های آن لب چون قند کوگر فراق ...

سؤال واقعی این نیست کهآیا زندگی پس از مرگ وجود دارد؟سؤال واق...

#الهی ... تو ساز ! که ازین معلولان ...

منم آن عاشقِ عشق‌اتکه جز این کار ندارم...‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌...

بخشی از قصیده طولانی استاد شهریار در ستایش فردوسی بزرگ

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک راتا دگر مادر گیتی چو تو فرزند ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط