همه شب
همه شب
چشم شدم
اشک شدم
ریزش یک کوه شدم
ناله ی جانسوز شدم
درطلب عشقِ تو
بیمار شدم
خاک نشین رخِ زیبایِ تو،
دلدار شدم
به گدایی به درِ خانه یِ تو
بیدل و تبدار شدم
دربدرِ کوچه و بازار شدم
تاک شدم
برسر هر دار شدم
در هوس رویِ تو
بد نام شدم
صحبت هر برزن و هر بام شدم
جغد شبانگاه شدم
ذرّه شدم ،
آب شدم ،
خاک شدم
شُهره ی آفاق شدم
مُرده و برباد شـدم
وای که من خاک شـــــــدم ....!
شمس تبریزی
چشم شدم
اشک شدم
ریزش یک کوه شدم
ناله ی جانسوز شدم
درطلب عشقِ تو
بیمار شدم
خاک نشین رخِ زیبایِ تو،
دلدار شدم
به گدایی به درِ خانه یِ تو
بیدل و تبدار شدم
دربدرِ کوچه و بازار شدم
تاک شدم
برسر هر دار شدم
در هوس رویِ تو
بد نام شدم
صحبت هر برزن و هر بام شدم
جغد شبانگاه شدم
ذرّه شدم ،
آب شدم ،
خاک شدم
شُهره ی آفاق شدم
مُرده و برباد شـدم
وای که من خاک شـــــــدم ....!
شمس تبریزی
۶.۰k
۱۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.