هر روز

هر روز،
موهایم را می بافم.
به امید این که تو از کنارم رد شوی.
باد...
چهارخانه های پیراهنت را بلرزاند،
عطر تنت...
به این سو و آن سو،
آواره شود.
و تنها پناهگاهش...
میان پیچ و تاب گیسوان من باشد؛
تا به هنگام خواب،
وقتی حصار موهایم را باز میکنم؛
عطر تنت...
پناهگاه بغض های من باشد.
.
.
.
#سمیه_فرخنده_پی
دیدگاه ها (۲۱)

شما که سواد داری،لیسانس داری،روزنامه خوونیبا بزرگون میشینی،ح...

ما براے با تو بودن عمر خود را باختیمبد نبود اے دوست گاهے هم ...

.خدا وقتی میخواست آدم رو خلق کنه گفت یه عالمه درس باید پس بد...

..دلتنگی ام راکجا فریاد بزنم؟! .پشت کدام واژه کدام شعرکه بخو...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط