هر روز،
هر روز،
موهایم را می بافم.
به امید این که تو از کنارم رد شوی.
باد...
چهارخانه های پیراهنت را بلرزاند،
عطر تنت...
به این سو و آن سو،
آواره شود.
و تنها پناهگاهش...
میان پیچ و تاب گیسوان من باشد؛
تا به هنگام خواب،
وقتی حصار موهایم را باز میکنم؛
عطر تنت...
پناهگاه بغض های من باشد.
.
.
.
#سمیه_فرخنده_پی
موهایم را می بافم.
به امید این که تو از کنارم رد شوی.
باد...
چهارخانه های پیراهنت را بلرزاند،
عطر تنت...
به این سو و آن سو،
آواره شود.
و تنها پناهگاهش...
میان پیچ و تاب گیسوان من باشد؛
تا به هنگام خواب،
وقتی حصار موهایم را باز میکنم؛
عطر تنت...
پناهگاه بغض های من باشد.
.
.
.
#سمیه_فرخنده_پی
۱.۴k
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.