تمامناتماممنM

#تمام_ناتمام_منM
ڪاش من و تو
دو جلد از یڪ رمان عاشقانه بودیم
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه‌هاے
ڪتابخانه‌اے روستایی
گاهی تو را
گاهی مرا
تنها به سبب تشدید دلتنگی‌هایمان
به امانت می‌بردند ...!

#عباس‌_معروفی
دیدگاه ها (۲)

#تمام_ناتمام_منM در زمستان خشک در پاییز زردو در بهار سبز می ...

#تمام_ناتمام_منM عشق جانم ...من‌ از میان تمامنداشته های دنیا...

#تمام_ناتمام_منM ناگهان تـــو شدي همه چیـــزم💖🌸 🍃🌸 💕 🍃 🌸 🌸 ‌...

#تمام_ناتمام_منM بی رُخَت چشم ندارم که جهانی بینم …#سعدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط