از کجا شروع کنم که بگم یه قصه عاشقانه چقدر میتونه معرکه ب
از کجا شروع کنم که بگم یه قصه عاشقانه چقدر میتونه معرکه باشه
یه قصه ی شیرین عاشقانه که از دریا هم پیرتر...
که میون عشقی که اون برام اورده بود کلی اواز صادق برام خوند...
از کجا شروع کنم
باهمون سلام اولش
به این دنیای خالی من معنا داد
کاری ک هیچ عشق دیگه ای نکرده بود..
اون به زندگی من اومد و زندگیم رو دل پذیر کرد
اون قلب منو پر کرد...
اون قلب منو پر کرد با چیز های خاص
با اواز فرشته ها با رویاهای بکر
اون روان منو پر کرد با یه عالمه عشق
دیگه هرجا برم تنها نیستم
وقتی که اون هست کی می تونه احساس تنهای کنه؟!
هروقت که دست هاش رو لازم داشتم همیشه مهیا بود
کسی چه میدونه چقدر طول میکشه؟!
مگه میشه عشق رو با زمان معمولی اندازه گرفت...؟!
نه من جوابی ندارم...
اما همینقدر میتونم بگم
که تا وقتی همه ی ستاره ها بسوزن و نا پدید بشن بهش نیاز خواهم داشت
و او همیشه حاضر خواهد ❤ 😍
یه قصه ی شیرین عاشقانه که از دریا هم پیرتر...
که میون عشقی که اون برام اورده بود کلی اواز صادق برام خوند...
از کجا شروع کنم
باهمون سلام اولش
به این دنیای خالی من معنا داد
کاری ک هیچ عشق دیگه ای نکرده بود..
اون به زندگی من اومد و زندگیم رو دل پذیر کرد
اون قلب منو پر کرد...
اون قلب منو پر کرد با چیز های خاص
با اواز فرشته ها با رویاهای بکر
اون روان منو پر کرد با یه عالمه عشق
دیگه هرجا برم تنها نیستم
وقتی که اون هست کی می تونه احساس تنهای کنه؟!
هروقت که دست هاش رو لازم داشتم همیشه مهیا بود
کسی چه میدونه چقدر طول میکشه؟!
مگه میشه عشق رو با زمان معمولی اندازه گرفت...؟!
نه من جوابی ندارم...
اما همینقدر میتونم بگم
که تا وقتی همه ی ستاره ها بسوزن و نا پدید بشن بهش نیاز خواهم داشت
و او همیشه حاضر خواهد ❤ 😍
۴.۲k
۲۱ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.