نفس خود را هفت بار نکوهش کردم

نفس خود را هفت بار نکوهش کردم:

اولین بار : هنگامی که می خواستم با پایمال کردن ضعیفان خودم را بالا ببرم

دومین بار: هنگامی که در مقابل کسانی که ناتوان بودند خود را به ناخوشی زدم

سومین بار:هنگامی که انتخاب را به عهده ی من گذاشتند .....به جای امور مشکل.... امور سهل و اسان را بر گزیدم

چهارمین بار:هنگامی که مرتکب اشتباهی شدم و خود را با اشتباهات دیگران تسلی دادم

پنجمین بار: هنگامی که از ترس... سر به زیر بودم و آن وقت ادعا میکردم که بردبار و صبورم

ششمین بار: هنگامی که جامه ی خود را بالا میگرفتم تا با سختی ها و ناملایمات زندگی تماس پیدا نکنم

هفتمین بار: هنگامی که در مقابل خدا ایستادم و آنگاه سروده های خویش را فضیلت دانستم
دیدگاه ها (۱)

#ﻋﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﯾﺘﯿﻢ*. #ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎ...

پند دادن به نادانیک شکارچی، پرنده‌ای را به دام انداخت. پرنده...

می گویند : شب سیاه است ، من دیده ام سیاه تر از جدائی نیستمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط