عبورم ده

عبورم ده
از ازدحامِ خیابانی
که بی‌ تفاوتی‌ سایه‌ها و آدم ها
مرا به وسعتِ سالیانِ دراز
پیر می‌‌کند
و خسته

عبورم ده‌
مرا به گوشه‌ای امن برسان
تا چشمانِ همیشه مشتاقِ من به زندگی‌
زوالِ آفتاب و آینه را در چشمانِ خواب آلوده ی این شهر نبینند

عبورم ده‌
حضوری با صداقت
آغوشی بی‌ هراس
دست‌هایی‌ مهربان نشانم بده
بگذار در زیستن‌های رخوتناک ما
عشق دوباره فوران کند
دیدگاه ها (۱)

میا‌‌نِ خاطراتِ بی‌ شمارمانای آشنا !!به بودنتادامه بدهاز اول...

در من زنی‌ می‌رقصدمن به تبلورِ لحظه می‌‌اندیشمبه سماجتِ دختر...

روی درخت چند خط کجروی زمینچند برگِ زرددر دلم هزار حرفهزار خا...

" برای من خاص هستی‌" را هرگز به کسی‌ نگویید. و نگویید جایگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط