به یک پلک تو می بخشم تمام روزها و شبها را

به یک #پلک تو می بخشم تمام روزها و شبها را
که #تسکین می دهد چشمت غم جانسوز تبها را

بخوان! با #لهجه ات حسّی عجیب و مشترک دارم
#فضا را یک نفس پر کن به هم نگذار لبها را

به دست آور #دل من را چه کارت با دل #مردم!
تو #واجب را به جاآور رها کن#مستحبها را

دلیل دل خوشیهایم! چه #بغرنج است دنیایم!
چرا باید چنین باشد؟ ... نمی فهمم #سببها را

بیا این بار #شعرم را به آداب تو می گویم

که دارم یاد می گیرم #زبان با ادبها را

#غروب سرد بعد از تو چه دلگیر است ای عابر
برای هر قدم یک دم نگاهی کن #عقبها را...📷📸

#عشقولوژی

#زنده_یاد_نجــمه_زارع
دیدگاه ها (۰)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط