فقط با شوق می خوانی و از دردم چه می دانی

فقط با شوق می خوانی و از دردم چه می دانی؟
تو جان می گیری از شعری که من را بارها کشته
دیدگاه ها (۱)

کم باش ؛اصلا هم نگران گم شدنت نباش !آن کس که اگر کم باشی گمت...

تو راحس میکنم هردمکه با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردیمن از...

عاشق نشدی زاهد ، از  عشق چه می دانی یک مهر زِ او دیدم ، از غ...

تو نقشی نقش‌بندان را چه دانیتو شکلی پیکری، جان را چه دانیدرخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط