درختی بودم

درختی بودم
که خُنکای سایه‌اش
روزی
مأمن تو بود،
سرنوشتم بود
که بریده شوم
و چوب ضخیم‌ام
کاغذی مرغوب شود
و با دستانِ تو بدل به قایقی گردد
که در هوای طوفانیِ دوست داشتنت
نابود شد
این
سرنوشت درختی تنهاست
که روزگاری با هیچ بلایی خم نمی‌شد
ولی اکنون
به ساده‌ترین شکل ممکن
مُچاله شده است.
#ولادیمیر_مایاکوفسکی #پروفایل #هنری #عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

من سراپا همه زخمم تو سراپا همه انگشت نوازش باش..• حسین منزوی...

ترسیدن هیچ ایرادی نداره،تا وقتی که تورو تغییر نده... #ترس #پ...

به خون من که ناله‌کنان می‌رفتو عشق من که گریه‌کنان می‌مُردتو...

برای کسی دل به دریا بزنید؛که همسفر بخواهد، نه قایق!- گوته #ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط