از تهی سرشار
از تهی سرشار
جویبار لحظه ها جاری ست
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب ،
و اندر آب بیند سنگ
دوستان و دشمنان را می شناسم من
زندگی را دوست می دارم
مرگ را دشمن
وای ،
اما با که باید گفت این؟!
من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن
جویبار لحظه ها جاری!
جویبار لحظه ها جاری ست
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب ،
و اندر آب بیند سنگ
دوستان و دشمنان را می شناسم من
زندگی را دوست می دارم
مرگ را دشمن
وای ،
اما با که باید گفت این؟!
من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن
جویبار لحظه ها جاری!
- ۱.۸k
- ۲۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط