دوستت دارم اما نه مثل سابق احساس میکنم دیگر دارم عادت

دوستت دارم اما، نه مثل سابق. احساس می‌کنم دیگر دارم عادت می‌کنم که تو را دوست داشته ‌باشم.
ببخش اما، دست خودم نیست. تقصیر توست که انقدر نیامدی تا، آن شوق و اشتیاق همیشگی‌ام را از دست دادم. دارم عادت می‌کنم به این جای خالی... به اینکه کل تابستانم را بنشینم گوشه‌ی اتاقم و برای زمستانت رویا ببافم. خیالت راحت...
کلافم را سرانداختم، دارم برای هردویمان رویاهای قشنگ می‌بافم. کل زمستان را سرگرمم...
دوستت دارم اما، ببخش. عادت و عشق کلی با هم تفاوت دارند و من قول می‌دهم عادت کنم که [عاشقت] هم باشم.
من عادت کردم منتظرت باشم...
اینکه تو کنارم باشی، همه چیز را بهم میزند!
پس، از تو می‌خواهم که زودتر بروی....
من عادت کردم که دوستت داشته باشم و تو، فرسنگ‌ها از من دور باشی. من دست از عادتم برنمی‌دارم و تو هم قول بده، زودتر از اینجا بروی تا، دوباره همه چیز بشود مثل سابق.
تو دور باشی و من، طبق عادت قدیمیم، دوستت داشته باشم.

#احسان_کرمی

#رادیو_هفت_انقضا_ندارد : ) :
دیدگاه ها (۲۷)

گفتم غم تو دارم ، گفتا غمت سر آید...گفتم که نان گرا...

مسیح نیستماما؛تنها که می شومخاطره های زیادی رازنده می کنم......

برای نوشیدن یک چای با تو؛ دیر رسیده ام....برای خندیدن با تون...

ﻫﻤﻴﻦ تلگرامو ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻦ که ﺍﻳﻨﻘﺪ ﺳﺮﻋﺘﺶ ﺍﻓﺘﻀﺎﺣﻪ ... فقط ﮐﺎﻓﻴﻪ ﻳﻪ...

دوستت دارمانقدر زیاد که گاهی وقت هاکه دوریچشمانم بی اختیار ش...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

شروعی دوباره پارت۱۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط