[-وَقتی اون پآپیی کِع موقِع عَصبآنیت به طَرز بآمزه ای دَس
[-وَقتی اون پآپیی کِع موقِع عَصبآنیت به طَرز بآمزه ای دَستآشو به کمَرش میزَنه یآدَم میآد؛ میخوآم جآر بزنَم کِع این پآپی مآل مَنه چِه خودِش بِخوآد چِه نَخوآد؛
وَقتی میبینمِش کِع به بآمزِه تَرین شِکل ممکِنه عصَبآنی میشِه دلَم میخوآد بآ تمآم وجودَم تنِ کوچولوشو تویِ حِصآر بآزوهآیِ خَستم لِه کُنم..
وَقتی اشکِ اون لَعنتی رو میبینَم،انگآر یِه سیخِ دآغ رو از وسَط قلبَم رَد کردَن، دلَم میخوآد تمآم جَهآن رو دُنبآل اون آدمی کِع اشکِشو دراوردِه بگردَم و بآ خآک یِکیش کُنم و انقَدر مُشت تو دهنِش بِزنم کِع تآ عُمر دآره خون بآلا بیآرِه..وَقتی اشکِ اونو میبینَم میخوآم بغلِش کُنم و بآ تمآم وجودَم بهِش آرامِشی کِع خیلی وَقته مَعنیشو یآدَم رفتِه منتقِل کُنم،میخوآم اشکآشو بآ انگُشتآی خودَم پآک کُنم..
مَن هیچ وَقت تآ به حآل دلَم بَرآی کَسی انقَدر تَنگ نشدِه کِع وآسه اون میشِه..دلَم برایِ اون کوچولو انقَدر تنگ میشِه کِع وَقتی سرَمو زمین میزآرم بآ خودَم فِکر میکُنم وآقعا قلبَم توآن ادامِه دآدن دآرهع؟! انقدر دلَم برایِ اینکِه بوشو دوبآره به مَشآمَم دعوَت کُنم تَنگ میشِه کِع تآ مَرز مَرگ پیش میرَم و دوبآره به طَرز احمَقآنه ای از پَرتگآه فآصِله میگیرَم..
برایِ اون دیوونِه از سَرشَب تآ زمآنی کِع رَسما بیهوش بشَم گِریه کردَم..برایِ اینکِه دوسِش دآشتم و نمیدونستَم چِجور بآید بهِش بفَهمونم چون احمَق تر از این حرفآ بود کِع بفهمِه یه آدمی کِع از بچِگی بآهآش بودِه و تویِ تمآم شرآیِط شونِه هآش برآی تِکیه اون بهِش آماده بودِه انقَدر دوسِش دآره کِع نمیتونِه ازَش دِل بکَنه و بآ یِکی دیگِه ببیندِش حَتی اگِه طوری رفتآر کُنه کِه فقَط دآره بآ یه غَریبه حَرف میزَنه
وَقتی اون پآپیِ کیوت لَبآشو آویزون میکنِع؛ یه چیزی تویِ وجودَم بآ تمآم نیروش میخوآد برِه لَبآشو انقَدر محکَم ببوسِه کِع دنیآ هَمون لَحظه تَموم بشِه...یِه چیزی تو وجودَم میخوآد گردَنشو پُر از مآرک کُنه امآ به خآطِر منطِق چرتِش سَعی میکنِع خودِشو کنترُل کنِه تآ اون خوردَنی به دردِسر نیآفتِه..
میخوآم بآ تمآم وجودَم بآ تَک تکِ سِلولـآم بگَم کِع به اندآزه یِ تَموم وَقتآیی کِع بآ عِشق بغلِت میکَردم به اندآزه یِ تمآمِ احسآسآتی کِع هیچوَقت نَتونِستم به چِشمآت نِگآه کُنم و به زَبون بیآرم به اندآزه یِ هَمه یِ هَستیِ این بشَریَت تآ ابَد و هِزآر روزِ دیگِه دوسِت دآرم و هِزآر بآرِ دیگِه هَم میگم و اصلا از گفتنِش خَسته نِمیشَم انقَد این جُمله رو برآت تِکرآر میکُنم تآ یه روز بآورِت شِه کِع حِس مَن نسبَت بهِت خِیلی بآ تصَورآتِ تو فَرق میکُنه؛
منو ببَخش کِع نمیتونَم اینآ رو به زَبون بیآرم..به زَبون اوردَن احسآساتَم برآم خِیلی سَخته و مَنو ببَخش به خآطِر اینکِه مدآم بآعِث اذیتِت میشَم و نصفِ اتفآق هآیِ بُدی کِع وآسَت افتآدِه تقصیرِ منِه، لُطفآ مَنو ببَخش و اینو بِدون اگِه روزی ازَم خَسته شُدی، مَن هیچوَقت فَرآموشِت نمیکُنم و منتظرِت میمونَم...مَن همیشِه اینجآم.
پآپی کوچولوم،بِکهیونَم،عزیزِدلَم،سوگندَم،
دوسِت دآرمـ♡-]
#CB #MS #CHBH #ForeverLove #kissyou
وَقتی میبینمِش کِع به بآمزِه تَرین شِکل ممکِنه عصَبآنی میشِه دلَم میخوآد بآ تمآم وجودَم تنِ کوچولوشو تویِ حِصآر بآزوهآیِ خَستم لِه کُنم..
وَقتی اشکِ اون لَعنتی رو میبینَم،انگآر یِه سیخِ دآغ رو از وسَط قلبَم رَد کردَن، دلَم میخوآد تمآم جَهآن رو دُنبآل اون آدمی کِع اشکِشو دراوردِه بگردَم و بآ خآک یِکیش کُنم و انقَدر مُشت تو دهنِش بِزنم کِع تآ عُمر دآره خون بآلا بیآرِه..وَقتی اشکِ اونو میبینَم میخوآم بغلِش کُنم و بآ تمآم وجودَم بهِش آرامِشی کِع خیلی وَقته مَعنیشو یآدَم رفتِه منتقِل کُنم،میخوآم اشکآشو بآ انگُشتآی خودَم پآک کُنم..
مَن هیچ وَقت تآ به حآل دلَم بَرآی کَسی انقَدر تَنگ نشدِه کِع وآسه اون میشِه..دلَم برایِ اون کوچولو انقَدر تنگ میشِه کِع وَقتی سرَمو زمین میزآرم بآ خودَم فِکر میکُنم وآقعا قلبَم توآن ادامِه دآدن دآرهع؟! انقدر دلَم برایِ اینکِه بوشو دوبآره به مَشآمَم دعوَت کُنم تَنگ میشِه کِع تآ مَرز مَرگ پیش میرَم و دوبآره به طَرز احمَقآنه ای از پَرتگآه فآصِله میگیرَم..
برایِ اون دیوونِه از سَرشَب تآ زمآنی کِع رَسما بیهوش بشَم گِریه کردَم..برایِ اینکِه دوسِش دآشتم و نمیدونستَم چِجور بآید بهِش بفَهمونم چون احمَق تر از این حرفآ بود کِع بفهمِه یه آدمی کِع از بچِگی بآهآش بودِه و تویِ تمآم شرآیِط شونِه هآش برآی تِکیه اون بهِش آماده بودِه انقَدر دوسِش دآره کِع نمیتونِه ازَش دِل بکَنه و بآ یِکی دیگِه ببیندِش حَتی اگِه طوری رفتآر کُنه کِه فقَط دآره بآ یه غَریبه حَرف میزَنه
وَقتی اون پآپیِ کیوت لَبآشو آویزون میکنِع؛ یه چیزی تویِ وجودَم بآ تمآم نیروش میخوآد برِه لَبآشو انقَدر محکَم ببوسِه کِع دنیآ هَمون لَحظه تَموم بشِه...یِه چیزی تو وجودَم میخوآد گردَنشو پُر از مآرک کُنه امآ به خآطِر منطِق چرتِش سَعی میکنِع خودِشو کنترُل کنِه تآ اون خوردَنی به دردِسر نیآفتِه..
میخوآم بآ تمآم وجودَم بآ تَک تکِ سِلولـآم بگَم کِع به اندآزه یِ تَموم وَقتآیی کِع بآ عِشق بغلِت میکَردم به اندآزه یِ تمآمِ احسآسآتی کِع هیچوَقت نَتونِستم به چِشمآت نِگآه کُنم و به زَبون بیآرم به اندآزه یِ هَمه یِ هَستیِ این بشَریَت تآ ابَد و هِزآر روزِ دیگِه دوسِت دآرم و هِزآر بآرِ دیگِه هَم میگم و اصلا از گفتنِش خَسته نِمیشَم انقَد این جُمله رو برآت تِکرآر میکُنم تآ یه روز بآورِت شِه کِع حِس مَن نسبَت بهِت خِیلی بآ تصَورآتِ تو فَرق میکُنه؛
منو ببَخش کِع نمیتونَم اینآ رو به زَبون بیآرم..به زَبون اوردَن احسآساتَم برآم خِیلی سَخته و مَنو ببَخش به خآطِر اینکِه مدآم بآعِث اذیتِت میشَم و نصفِ اتفآق هآیِ بُدی کِع وآسَت افتآدِه تقصیرِ منِه، لُطفآ مَنو ببَخش و اینو بِدون اگِه روزی ازَم خَسته شُدی، مَن هیچوَقت فَرآموشِت نمیکُنم و منتظرِت میمونَم...مَن همیشِه اینجآم.
پآپی کوچولوم،بِکهیونَم،عزیزِدلَم،سوگندَم،
دوسِت دآرمـ♡-]
#CB #MS #CHBH #ForeverLove #kissyou
۱۸.۴k
۲۹ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.