همان یکبارهم ک مرادر آغوش گرفت

همان یکبارهم ک مرادر آغوش گرفت

میخواست حرص دیگری

رادربیاورد ....

بیچاره من !!!
دیدگاه ها (۲)

موهای توهیچ عطری نداشت اما !کاش وقت رفتندست هایم را برده بود...

با من از شعر نگو  . . .از خودت حرف بزن . . .دلتنگ حرف های مع...

غیر قانونی از مرزهای ذهنم عبور می کنیبه خیالم پا می گذاری و ...

● چشمانم را می بندم ، ● در لابه لای انگشتانم● به دنبال عطر م...

ولی گرچه اجراش فان بود میخواست چیز دیگری رو به ما بگه..#کارن...

دیگ اون ک میخواست بمونه نموند و مهم نیست :))))

نیمه ی پنهان من.. حسی ک هرشب دارم.... من را در اغوش بگیر... ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط