بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد
بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد
ناز چشمان قشنگ تو کشیدن دارد
آتش از هرم تنت سخت به خود می پیچد
"دل من شوق در آغوش پریدن دارد"
لب تو کهنه شرابی ست و من می دانم
بوسه از طعم دهان تو چشیدن دارد
چشم تو ریخته بر هم منِ معمولی را
یک نگاه تو به من جامه دریـدن دارد
سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلب من سوی شما میل تپیدن دارد
وصل تو خواب و خیال است ولی باور کن
بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد
ناز چشمان قشنگ تو کشیدن دارد
آتش از هرم تنت سخت به خود می پیچد
"دل من شوق در آغوش پریدن دارد"
لب تو کهنه شرابی ست و من می دانم
بوسه از طعم دهان تو چشیدن دارد
چشم تو ریخته بر هم منِ معمولی را
یک نگاه تو به من جامه دریـدن دارد
سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلب من سوی شما میل تپیدن دارد
وصل تو خواب و خیال است ولی باور کن
بودنت حس عجیبی ست که دیدن دارد
۷.۲k
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.