اعتراف می کنم کهباختم

اعتِراف می کُنَم که«باختَم»❢

تاسَم«جُفت»بود وَلی«جور»نَبود

برگه هام«آس»بود وَلی«حُکم»نَبود

آخَرِش شُد یِکی«بود»

یکی«نابود»

اینَم«سَرنِوِشتِ»ما بود... ‌
دیدگاه ها (۱)

خـدایــامـحـکومـیتـم را تمـــام کــن...خســته شــدمبــس که ش...

+چرا مشکی پوشیدی؟—دیگه لباسی نداشتم...+ چرا صدات گرفته؟—سرما...

سِنـــــــــــی نَدارَمـــــــــــــــــــــــــــــــــا......

ﺍﮔـہ ﻣــَــــﺮﺩے . . . ؟ ! ! ﻣــــــﺮ...

چیکار‌ کنم انقد عاشقش بودم که حاضر بودم‌ براش ادم بکش ولی او...

زمانی منم یک ماه داشتم میدانی اخرش چه شد ؟ماهم سال ها پیش از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط