اعتِراف می کُنَم که«باختَم»❢ تاسَم«جُفت»بود وَلی«جور»نَبود برگه هام«آس»بود وَلی«حُکم»نَبود آخَرِش شُد یِکی«بود»یکی«نابود» اینَم«سَرنِوِشتِ»ما بود...