جمشید عارفیان

جمشید عارفیان


استاد "جمشید عارفیان"، فرزند "رحیم‌جان عارف‌وف"، شاعر و فعال فرهنگی مقیم شهر تاشکندِ ازبکستان و همزمان شهرستان عینی(فلغرِ) تاجیکستان است.
ایشان که در سال ۱۳۹۹ خورشیدی و در ۴۹ سالگی رو به شعرگویی آورده است، زاده‌ی ۶ فوریه سال ۱۹۷۱ میلادی، در روستای "دردر" شهرستان عینی در ولایت سُغدِ تاجیکستان در خانواده‌ی پزشک، دانشمند، داروساز، دوست‌دار کتاب و کتاب‌خوانی، شعر و ادب است.
وی در سال ۱۹۸۸ میلادی، دبیرستان دهکده‌ی خود را با گرفتن مدال طلا به پایان رسانده و تحصیلات عالی را در بخش اقتصاد دانشگاه دولتی شهر مسکو به نام میخائیل لاماناساو سال ۱۹۹۴ میلادی، با تخصص اقتصاددانی به اتمام رسانید.
آقای عارفیان، حین شرایط نامساعد و متشنّج سال‌های جنگ مدهش شهروندی در تاجیکستان، زادگاه اصلی خود را سال ۱۹۹۴ ترک نموده، برای زندگی شهر تاشکند را انتخاب می‌نماید.
وی در تابستان سال ۲۰۲۰ میلادی، در زمان شیوع ویروس کرونا و قرنطینه، به جای خانه‌نشینی بی‌جا، به آموختن قاعده‌های وزن، عروض و قافیه پرداخت، و در شعرگویی طبع ‌آزمایی کرد. او در این راه، استاد "جعفر محمد ترمذی" را استاد و مشوق خود معرفی کرده است.


─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─


◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
[بی‌تابی دل]
امشب دل من باز تب و تابِ دگر داشت 
چون طالع بدکین به من آن خوابِ دگر داشت
در سینه دل از غم در و دیوار به هم زد 
پژواکِ ندایش سخن از بابِ دگر داشت
دل در قفسِ سینه نمی‌خواست بمانَد 
چون رودِ دمان ورته و گردابِ دگر داشت
تنهایی و مأیوسی و این خلوتِ دلگیر 
سربار به دل گشته و خونابِ دگر داشت 
بارانی و ابرست هوای دلِ ناشاد، 
بغضی به گلو مانده و سیلابِ دگر داشت 
خصم سیَهِ سکته به دل قصدِ نهان کرد 
چون ماهی‌ای دل شِکوه‌ ز قُلّابِ دگر داشت
سنگین‌تر از آن پیش بشد حمله‌ی دشمن 
طوفانِ قضا ضربه و پرتابِ دگر داشت
آهو که رها شد به سلامت ز کمندی 
اکنون گله از دشنه‌ی قصّابِ دگر داشت  
گفتا گُذَرد حال به آن ساحلِ دیگر 
افسوس، ولی پیرَهَه غرقابِ دگر داشت.
دیدگاه ها (۰)

فراخوان

قم

فراخوان ادبی

حفیظ‌الله عبداللهی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط