رفتم کتابخونه میگم

رفتم کتابخونه میگم
ببخشید چیزی از سعدی دارید؟!




خانمه گفت کتابشو میخوایید؟!!!




گفتم نه،اگه ،زیرپوشی شورتی، انگشتری چیزی از خدابیامرز مونده میخوام. 😐 😐
دیدگاه ها (۲)

پسر ایرانی اون روزی پر رو شد که فتانه گف از این چیزاش خبر دا...

پسر ایرانی اون روزی پر رو شد که فتانه گف از این چیزاش خبر دا...

رژ لب و حومه😐 😐 😐

گل بگیرن در اون آتلیه رو😖 😖 ولی خوبه نمونه بارز مرد سالاریه....

عشق غیرممکن6p

༻꫞ Aiura ꫞༺سلام بیبی هام💋احوالتون؟ خب میخوام درمورد یه چیزی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط