همیش پای یک قرمزدر میان است قرمز

[همیشہ پای یک "قرمز"در میان است] قرمز
میتواند رُژِ لب من باشد،
یا که جای تو درقلبَ م
یا آن لباس محلی ام به سلیقه ی تو
وَ یا آن شالِ دستبافی که برایم از کاشان آورده ای..
قرمز میتواند چشم های من باشد وقتی تو نیستی..
و یا اشکهای من وقتی این جمعہ نیامدی..
و یا آن گل رُزِ هُلندی که هر جُمعہ تقدیم میکردی اش به من قرمز میتواند رنگ تیم مورد علاقهِ تو باشد...
قرمز ... وای قرمز..
قرمز میتواند لبخندِ اکنون تو باشد از شوق برنده شدن تیم ات..
میبینی تو در همه جای زندگیه من هستی
و سلیقه ات آرایش تن و صورتم...
.
دیدگاه ها (۴)

‏بغلم کن وسط این همه درد...

سرانجامِ دوست داشتنم چه شد ؟تویی که نخواستی ...منی که جا مان...

زن بودن شگفت انگیزترین وجه بودن است، خوب که نگاه می کنم می ب...

سرگرم درسم بودم ببخشید دیر ارسال کردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط